کتاب what have we learned macroeconomic policy after the crisis توسط چند اقتصاددان سرشناس پیرامون درسهای بحران مالی 2008 به رشته تحریر درآمده است.
عنوان انگلیسی: what have we learned macroeconomic policy after the crisis
عنوان فارسی: آنچه اقتصاد از بحران آموخت
نویسندگان: جرج آکرلف، الیور بلنچارد، دیوید رومر و جوزف استیگلیتز
پیرامون بحران اقتصادی سال 2018 کتابها و مقالات زیادی منتشر شده است و از ابعاد مختلفی بحران مالی جهانی مورد بررسی قرار گرفته است. یکی از مهمترین این کتابها کتابی است به نام What have we learned? : macroeconomic policy after the crisis که توسط اقتصادانان و کارشناسان برجستهای تالیف شده است.
این کتاب که چندی قبل با نام «آنچه اقتصاد از بحران آموخت» به فارسی ترجمه و منتشر شده است توسط جرج آکرلف، الیور بلنچارد، دیوید رومر و جوزف استیگلیتز به رشته تحریر درآمده است.
در مقدمه کتاب اینچنین آمده است:
بخشی از مقدمه کتاب:
بحران اقتصادی و مالی جهانی در سالهای ۹-۲۰۰۸ و
پیامدهایش، سیاستگذاران را مجبور به بازاندیشی سیاستهای اقتصاد کلان کرد.
در گام نخست بحرانی که از لمون برادرز شروع شد، از یکسو نشانگر کم براوردی خطرات
تحمیل شده از سوی نظام مالی توسط سیاستگذاران بود و از سوی دیگر بیانگر محدودیتهای
سیاست پولی بود. در مرحله دوم بحران منطقه یورو بود که آنها را نیز ناچار به
بازنگری در کارآمد بودن اتحادیههای پولی و سیاست مالی نمود. به طور کلی
هر دو دسته سیاستگذار مجبور شدند سیاستهای اقتضایی و بداههپردازانهای را در پیش بگیرند: از بهرهگیری سیاستهای پولی غیرمتعارف تا تدارک ایجاد
شرایط اولیه برای محرکهای بودجهای، انتخاب سرعت یکپارچگی بودجهای و
استفاده از ابزارهای احتیاطی در اقتصاد کلان.
چند سال قبل ما نگاهی به این موضوعات
انداختیم، هم در قالب یک مقاله (بلنچارد و دیگران، ۲۰۱۰) و هم در کنفرانس
سال ۲۰۱۱ صندوق بینالمللی پول (بلنچارد، ۲۰۱۲). در میان محققان و
سیاستگذاران شرکتکننده در کنفرانس، یک حس مشترک وجود داشت و آن یک جهان در
حال مبارز طلبیدن بود و اینکه همه ما بیش از پاسخ، سوال داشتیم. دو سال
بعد محیط سیاستهای احتیاطی پولی، بودجهای و کلان همچنان غیرشفاف بود اما
آزمودن و پیشرفت هم در بعد تئوریک و هم در بعد تجربی ادامه داشت
نکات اصلی مورد بحث در کتاب:
مهمترین نکاتی که در این کتاب بیان و مورد بحث نویسندگان قرار گرفته عبارتند از:
- باید شوکهای بخش مالی را جدی گرفت و مدلهای تحلیلی اقتصاد کلان را به گونهای ارتقاء داد که بخشهای مالی و پیچیدگیها و مخاطرات آن را منظور کنند.
- سیاستهای مدبرانه، منطقی و احتیاطی اقتصاد کلان در مواجه با عدم تعادلها (بخصوص در هنگام بروز بحران) یک ضرورت است.
- بانکهای مرکزی برای ثبات اقتصاد و تحقق
اهداف در بخش حقیقی، به جای یک هدف و یک ابزار، باید رویه چند هدف-چند ابزار را مدنظر قرار دهند.
- نقش سیاستهای صحیح مالی در مواقع ضروری (بروز بحران مالی) باید مورد توجه باشد.
- به ضرورت تغییر نگاه و انعطافپذیری بیشتر در مقابل تغییرات اقتصادی، محیطی
و اجتماعی و تعمیق تحلیلها و نظریهپردازیها باید توجه کرد.
مطالعه مباحث این کتاب نه تنها برای دانشجویان و فارغالتحصیلان تحصیلات تکمیلی اقتصاد مفید است بلکه مطالعه آن میتواند برای تمامی علاقهمندان اقتصاد نیز مثمرثمر باشد. این اثر که
توسط سید احسان خاندوزی و علیرضا اشرفی احمدآباد به فارسی برگردان شده
در قطع وزیری و در ۴۱۲ صفحه توسط انتشارات دانشگاه امام صادق (ع) به چاپ رسیده است